نویسنده: مهندس فاطمه محمدی کیا




 

آزادی در عداد آن دسته از مفاهیم انسانی قرار می گیرد که، به شیوه ای گسترد، ردپای آن را در سطوح مختلف زندگی بشر می توان سراغ گرفت. این مفهوم، در واقع، به رابطه انسان با محیط، جامعه و خویشتن اشاره دارد و هم چون دیگر مفاهیم مرکزی ناظر بر زندگی انسان (نظیر عدالت)‌ حوزه های مختلف روابط بشری را در می نوردد. با لحاظ این توضیح مشخص می شود که به بی راهه نرفته ایم اگر سخن از رابطه معماری و آزادی به میان آوریم. ردیابی چنین رابطه ای طبعاً باید در قالب بررسی سبک ها و نیز فرم های معماری صورت گیرد. از جمله سبک های مهم معماری، معماری اسلامی است. معماری اسلامی، به مثابه بخشی مهم از میراث جهان اسلام، گویای مختصات عمومی این اندیشه است و، به نوعی، پدیدآورنده یکی از جدی ترین زبان های بصری و قالب های بیانی برای آن بوده است. با لحاظ این واقعیت در نوشتار پیش روی خواهیم کوشید تا به بررسی شیوه های رویکرد و توجه به آزادی در این معماری بپردازیم. پیش تر، و قبل از طرح مباحث اصلی نوشتار، یادآور می شویم که نگاه معماری اسلامی به بنا گویای تلاشی برای بازسازی بهشت در این دنیا است. در معماری اسلامی - ایرانی، از یک سوی، ایوان زیبایی منحصر به فردی به بنا می دهد و، از سوی دیگر، ‌ایجاد فضای سبز، آب نما و حوض لزوم خروج اعضای خانواده را از خانه کمتر می کند. در واقع الگوی اصلی خانه ایرانی از طرح باغ برگرفته شده است و همین امر موجب برجسته شدن نقش حیاط در خانه شده است. این حیاط دارای حوض، آب نما، جویبار و درختان سربه فلک کشیده است.
در این نوشتار در دو سطح به رابطه آزادی و معماری اسلامی پرداخته ایم. در سطح نخست، معنای آزادی را در معماری اسلامی کاویده ایم و تفاوت های آن را با رویکرد معماری مدرن به این مقوله توضیح داده ایم و در سطح دوم به رابطه معماری اسلامی - ایرانی با عرصه اجتماع ذیل توجه به مقوله آزادی پرداخته ایم.
به این ترتیب در سطح نخست بحثی عمدتاً نظری و تئوریک را پیش کشیده ایم و در سطح دوم به تطبیق نسبی برخی از مباحث سطح نخست بر ساختار بنا در معماری اسلامی و ایرانی پرداخته ایم. در هر سطح عناوینی مستقل گنجانده شده است که هر یک به بخشی از مباحث آن سطح اختصاص دارد. در پایان نیز نتیجه گیری آمده است.

سطح نخست: معنای آزادی

آزادی را به آزادی مثبت و آزادی منفی تقسیم کرده اند. آزادی مثبت، به طور مشخص، به امکان ها می پردازد؛ در حالی که آزادی منفی، بنا بر تعریف، به عدم وجود موانع اشاره دارد.
به زبان دیگر هنگامی که ما از برخورداری از زمینه های اعمال آزادی خود سخن می گوییم به عرصه آزادی مثبت ورود کرده ایم؛ در مقابل اگر دغدغه ما عدم وجود موانعی بر سر راه ابراز و اعمال آزادیمان باشد از آزادی منفی سخن رانده ایم.
نکته مهم آن که درک مفهوم آزادی در هر دو معنای پیش گفته در معماری اسلامی و غربی متفاوت است. این تفاوت معنایی ما را با رویکردهای متفاوتی در توجه به آزادی در این دو سبک معماری مواجه می سازد. ذیلاً به بررسی برخی از نشانه های این تفاوت در فهم از معنای آزادی در دو سبک فوق الذکر می پردازیم:

یکم: آزادی مثبت در معماری اسلامی و مدرن

پیش تر آمد که آزادی مثبت به برخورداری از امکان های اعمال آزادی اشاره دارد. این برخورداری در معماری اسلامی و مدرن درون دو گفتمان معرفت شناختی متفاوت معنا شده است.
بر این اساس بناهای معماری اسلامی، کمابیش، به درکی از آزادی مثبت آویخته اند که استفاده فارغ بالانه تر بهره برداران از بنا را از آن، در عین ایجاد محدودیت برای دیگران، سبب شده است. برای آن ها، از باب نمونه،‌جداسازی فضای عمومی از فضای خصوصی به گونه ای مطرح بوده است که، به رغم ایجاد محدودیت هایی با هدف حفظ حریم های مدنظر، به بازسازی امکان هایی دست یازند که به دلیل تعهد به این گروه از محدودیت ها پیش روی بهره برداران از بنا قرار گرفته است. از جمله آن ها کوشیده اند تا، در پی محدودسازی دسترسی بصری به محیط درونی خانه و نیز از محیط درونی خانه به محیط بیرونی آن، تدابیر تازه ای را بیندیشند که به نوعی جابر این مشکل گردد.
طراحی حیاطی مرکزی، که با اتاق های مختلف محاط شده است، ‌همراه با حوض خانه و فضای سبز پیرامونی آن از جمله این تدابیر بوده است. به نظر می رسد که در این طرح مبتکرانه، که خود با درک معماران اسلامی و ایرانی از صورت مثالی بهشت شباهت هایی دارد، تلاشی موثر جهت بازسازی و تقلید از مطلوبیت های مورد انتظار از جهان خارج از حصارهای خانه رخ داده باشد. گویا معمار کوشیده است بخشی از جهان بیرون را در عمق خانه ای بازسازی کند که به دلایل نظری با دیوارهای بلند از جهان بیرون جدا شده است. به این ترتیب معمار مسلمان و ایرانی نوعی امکان را در طرح خود فراهم آورده است که گویای تلاش وی برای گسترش آزادی ساکنان بنا است. این آزادی، ‌هم چنان که پیش تر آمد، از جنس آزادی مثبت است و به وجود امکان ها اشاره دارد.
نگاهی به معماری مدرن رویکردی متفاوت را در تولید امکان های آزادی پیش روی ما قرار می دهد. برای معماران مدرن، که از سرچشمه معرفت شناختی متفاوتی منشأ گرفته اند،‌ ایجاد امکان برای آزادی عمدتاً‌ در تولید شرایطی رقم خورده است که دسترسی بیش تر و ارتباط گسترده تر را میان فضاهای داخلی و بیرونی بنا سبب می شود.

دوم؛ ‌آزادی منفی:

پیش تر آمد که مفهوم آزادی منفی به عدم وجود موانع اشاره دارد. درک متفاوت معماری اسلامی و مدرن از آزادی منفی را در طرح های مطلوب هر یک به وضوح می توان مشاهده کرد. به عنوان یک نمونه مشخص معماران اسلامی همه هم و همت خود را مصروف آن ساخته بودند که ذیل طرح های خلاقانه خود از یک سوی حضور بصری بیگانگان و نامحرمان را در محیط خانه منتفی کنند (آزادی منفی) ‌و از سوی دیگر، به رغم استفاده از دیوارهای بلند با کارکردهای اساسی در تعریف هویت بنا،‌ چشم اندازه های پیش روی اعضای خانه را تا حد ممکن کمتر محدود سازند. این در حالی است که در ذهنیت معماری مدرن عدم حضور موانع (آزادی منفی) ‌عمدتاً در قالب هایی نظیر ایجاد بیش تر دسترسی فیزیکی و بصری برای اعضای یک خانه مسکونی در ارتباط با جهان بیرون از خود، ‌در عین ایجاد محدودیت های واقعی یا قراردادی برای افراد بیرون از این دایره جهت حضور در فضاهای درونی بنا، معنا یافته است.

سطح دوم: آزادی و ارتباط بنا در معماری اسلامی - ایرانی با فضای اجتماعی

ارتباط معماری اسلامی با جهان خارج (به معنای فضای اجتماعی) را می توان از جنبه های مختلف مورد بررسی قرار داد. در معماری اسلامی آزادی در درون بنا خود را می نمایاند و در حقیقت تأمین آزادی اهالی خانه از اهداف معماری اسلامی به حساب می آید. با توجه به این ایده مهم و مرکزی، ذیلاً به توضیح برخی از ویژگی های معماری اسلامی با توجه به ساختار ابنیه اسلامی می پردازیم:

یکم- نمای بیرونی

نما در معماری اسلامی- ایرانی معمولاً دارای تنوع بالایی نیست و در بیشتر شهرها با فرم و ظاهری همسان مشاهده می شود. کارکرد مهم نما در بناهای اسلامی - ایرانی، به گونه ای سمبولیک، بازگویی ارتباط خانه و شهر است. نمای بیرونی در معماری اسلامی به گونه ای نیست که با فضای داخلی در ارتباط باشد؛ مثلاً ایوان به فضای شهر دسترسی ندارد. تلاش بر آن بوده است که پنجره ها نیز به صورت مشبک و اسلیمی اجرا گردد تا از داخل خانه دید کافی به بیرون وجود داشته باشد؛ اما از بیرون امکان مشاهده داخل منزل وجود نداشته باشد.
افراد منزل در چنین شرایطی می توانند از آزادی و فضای خصوصی خود بهره جویند. در واقع، و به زبان دیگر، به علت اهمیت بسیار فضای داخل خانه و آرامش اهالی خانه است که در این نوع معماری قوت بنای داخلی بیشتر از نمای بیرونی است.
در نمای داخلی ایوان نقش پررنگی دارد. در چنین نماهایی ما می توانیم تعداد زیادی ایوان در نمای داخلی داشته باشیم که ارتباطی با فضای خارج از خانه ندارند؛ در حالی که ایوان در حیاط خانه قرار دارد.

دوم- درگاه، ورودی و حریم خصوصی

ورودی در معماری اسلامی پیونددهنده فضای خانه با جامعه است. در معماری اسلامی - ایرانی درون گرایی و حفظ امنیت و حریم خانواده از اهمیت بسیاری برخوردار است. به همین علت در خانه هایی که بر اساس این سبک از معماری بنا شده اند به دالان طولانی باز می شود. فرد با عبور از دالان وارد فضای دیگری می شود و سپس به حیاط مرکزی خانه می رسد.
با ورود به خانه می توان به هشتی، مکانی که فضای بسته داخلی را به فضای بیرونی مرتبط می کند، منتهی گردد. مهم ترین کارکرد هشتی تقسیم مسیرها در منزل است: مسیر فضای بیرونی و اندرونی.
پرواضح است که حفظ کرامت فرد و ارزش خانواده در اندیشه اسلامی از اهمیتی والا برخوردار است و این مفهوم می تواند در معماری و ساخت خانه متجلی شود. بنا بر همین ویژگی خانه و بنا در معماری اسلامی - ایرانی با فضای بیرونی و اجتماعی دارای ارتباط مستقیم نمی باشد؛ بلکه ارتباط اصلی چنین بناهایی با فضای داخلی و حیاط خانه برقرار است.
در چنین طراحی هایی حیاط نیز به دو حیاط بیرونی و اندرونی تقسیم می شود. بنا در معماری اسلامی - ایرانی به شیوه های مختلفی با حیاط بیرونی و اندرونی مرتبط است حیاط بیرونی با فضای بیرونی منزل و عرصه عمومی مرتبط می باشد. پیش تر توضیح دادیم که اعضای خانواده در حیاط اندرونی می توانند با آرامش و امنیت خاطر از فضای سبز و هوای آزاد بدون حضور نگاه مزاحم و عامل خارجی بهره جویند.
بر اساس چنین طراحی خاصی حضور فرد بیگانه یا میهمان در خانه به هیچ وجه موجب محدودیت اهالی خانه نمی شود؛ زیرا وجود فضای اندرونی - بیرونی و نیز تعبیه محلی مخصوص برای میهمان موجب آن می شود که میهمان نیز احساس مزاحم بودن نداشته باشد.
در خانه های ایرانی در خانه به روی همه باز است؛ اما درون خانه از نگاه بیگانه دور داشته می شود. این ویژگی آزادی و امکان ارتباط مستمر افراد خانواده با جامعه را فراهم می نماید؛ در حالی که امکان خدشه دار شدن حریم خصوصی را سلب می کند.

نتیجه گیری:

در معماری همه چیز از خط شروع می شود. خط تنها عامل اولیه طرح یک پلان است. دست معمار، این دست آزاد و بی پروا، است که می تواند با خط بازی کند و آن را روی کاغذ به حرکت در آورد.
به هر میزان که این دست آزادانه تر حرکت کند خطوط حرکتی حیرت آورتر خواهند داشت و این بازی زیباتر و لذت بخش تر خواهد بود.
مسلماً هرچه این خطوط روی کاغذ موزون تر حرکت کنند سکونت در بنا نیز به همان میزان آرامش بخش تر و همراه با لطافت بیشتری خواهد بود.
در پاسخ به این مسئله که آیا آزادی بدون حد و مرز در معماری درست و مقبول است یا نه؟ و آیا محدودیتی نیز در این آزادی است یا خیر؟ باید گفت که معماری نیز مانند هر هنر دیگری در عین حال که با آزادی به عنوان یکی از ارکان اصلی همراه است در مقابل با محدودیت است که معنا می یابد. مسلماً ابعاد و اندازه ذهن، ابعاد انسانی جاگذاری و چیدمان فضا و... هر یک محدودکننده خیال و طرح معمار می باشند.
در واقع یک طرح معماری باید جنبه های گوناگون پیشرفت و توانمندی را با هم دارا باشد. فقط در صورت جمع داشتن نوگرایی و کارآمدی است که می تواند پاسخگوی نیازهای مختلف افراد جامعه باشد.
از دیگر سوی توجه به پیشینه و فرهنگ نیز از اقتضائات دیگر معماری پیش روانه است. اینجا است که معماری پیش روانه باید به ارایه طرح هایی همت گمارد که از سرچشمه سنت های بومی ما سیراب شده است و، به نوعی، با آن ها مرتبط است. معمار مسلمان می تواند با لحاظ نمودن موارد پیش گفته به یاری خیال خود طرح های زیبا و خلاقانه بیافریند.
در معماری اسلامی - ایرانی هدف تأمین آرامش و آزادی اهالی خانه ذیل درکی آیینی است. با لحاظ این واقعیت می توان گفت که در یک نگاه فراگیر هدف این گونه از معماری تعالی وجودی آدمی دانسته می شود. به عبارت دیگر خانه بنا شده بر اساس معماری اسلامی - ایرانی از چنان ویژگی های گوناگون در طراحی بهره می برد که نیازهای روحی، روانی و مادی اهالی خانه را تأمین می نماید. در این شیوه طراحی که توجه محوری بر نور متمرکز است وجود پنجره های متعدد و سقف بلند خود نیاز به آزادی اهالی را تأمین می نماید. معماری معاصر ما می تواند، ذیل چنین رویکردی، به ارایه طرح هایی بپردازد که درکی متعالی از آزادی را بسط دهد.
آزادی در معماری اسلامی به گونه ای نیست که با آزادی یکی آزادی دیگری سلب شود. به زبان دیگر می توان گفت که در معماری اسلامی فکری برای همه چیز و همه کس شده است: از زیبایی بنا گرفته و ایجاد فضای سبز تا تک تک اهالی خانه و آرامش آن ها.
ایده اصلی معماری اسلامی - ایرانی در آن است که در طرح های خود بهشت را در خانه متجلی گرداند. این تجلی بیرونی خود می تواند نمونه ای از خواست تجلی درونی نکویی در خلقیات اعضای خانه نیز باشد. به این معنا که پیاده کردن بهشت در زمین در کنار تعالی اخلاقیات افراد انسانی کامل می شود. نگاهی به ساختار بنا در معماری اسلامی - ایرانی این مهم را، به خوبی نشان می دهد.
منبع مقاله:نشریه خردنامه همشهری شماره 101